برگزاری کنگره جهانی بیدینان توسط کالج مسیحی آکسفورد
کالج مسیحی 'کورپوس' در آکسفورد که نخستین کالج انگلیسی زبان جهان است و پانصد سال پیش توسط عدهای از روحانیون مسیحی تأسیس شده، در تدارک برگزاری کنگرهای از بیخدایان است. کنگره تصمیم دارد موضوع بیخدایی را تحت عنوان 'آتئیسم' بررسی کند.
مطلبهایی که در این بخش منتشر میشود یا انتخاب دبیر سایت و یا پیشنهاد دوستان است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظریات پژوهشی مطرح شده در این بخش الزامن نظر « محبت نیوز» نیست.
« محبت نیوز» - اگرچه بیدینان در کلیتِ خویش، گردانندگان اصلی چرخه فکر و اندیشهی فلسفی در جهان هستند و علم و دانش و دانایی را در دنیا پیش می برند، اعلام بیدینی از سوی اشخاص هنوز در شمار تابوهاست. هر سال هزاران نشست و سمینار و کنگره از سوی دینداران برپا می گردد، ولی بیدینان دنیا تحت چنین عنوانی گردهم نمی آیند. اعلام بیدینی حتا در کشورهایی چون ایران، همانا پذیرش مرگ است. به چنین 'جرمی' پس از انقلاب هزاران نفر در زندانهای جمهوری اسلامی به عنوان 'مرتد' کشته شدند.
به گزارش شهرزاد مجله اشپیگل، چاپ آلمان، در گزارشی اعلام داشت که کالج مسیحی 'کورپوس' در آکسفورد که نخستین کالج انگلیسی زبان جهان است و پانصد سال پیش توسط عدهای از روحانیون مسیحی تأسیس شده، در تدارک برگزاری کنگرهای از بیخدایان است. کنگره تصمیم دارد موضوع بیخدایی را تحت عنوان 'آتئیسم' بررسی کند. به همین منظور پژوهشگران و مورخین از سراسر جهان دورهم جمع می شوند تا بحثی را در باره شکلهای نخستین آتئیسم پیش ببرند.
جیمز فریزر، مردمشناس نامدار قرن نوزدهم، در اثر جاودانه خویش 'شاخه زرین' هزاران گونه دین را بر می شمارد که اگرچه دیگر وجود ندارند، ولی اکنون نیز به شکلی دیگر در ما و با ما زندگی می کنند. پنداری خدایان برای انطباق با محیط خود را تغییر دادهاند.
اینکه دین از کجا آمده و چرا در جهان چنین گسترده شده، هر کس نظری عنوان می کند که می تواند مورد بررسی قرار گیرد، ولی آنچه هماکنون در جهان شاهدیم؛ بسیار کسان به خاطر عقیده و اعتقادات دینی شکنجه می شوند، به قتل می رسند، مورد تعقیب و آزار قرار می گیرند. آزاردهندگان عمومن به دین دیگر تعلق دارند. با نگاه به جهانِ دو دین متخاصم، تفاوت عمدهای در آنها نمی یابیم. هر یک انساندوستی خویش را به رخ آن دیگر می کشد، ولی در واقع هر انسانی را که چون خود نباشد، طرد کرده، می کشد. باورمندان به این ادیان آن چیزی را می بینند که خود می خواهند ببینند. هر آنچیزی که مخالف و یا منتقد آنان باشد، دوست نمی دارند، پس نمی بینند و نمی خواهند که ببینند.
پیروان هر دین خود را برحق می دانند و حقیقت را از آن خود. اعتقادات خویش را مقدس می شمارند و دستورات کتاب مقدسشان اصولی خدشهناپذیر و ازلی و ابدی هستند. هر استدلالی که خلاف باورشان باشد، با آن به ستیز بر می خیزند. ایمان دینی، صدای هر عقلی را در گلو خفه می کند. تنها آموزه همگانی دینها این است که ایمان را به امری مقدس به عنوان فضیلت بدل کنند، آنسان که هیچ دینداری در ایمان خویش شک روا ندارد.
می گویند اسلام دین صلح است. اگر نخستین دهه حیات مسلمانان را که در اقلیت بودند، کنار بگذاریم، از چند سالی پس از کوچیدن محمد پیامبرمسلمانان و پیروان او به مدینه، خون و کشتار جانشین صلح شد و به قول خمینی 'اسلام دین جنگ است و جنگ رحمت است'. مسیحیان نیز چنین شیوهای را در قرون وسطا برقرار کرده بودند.
بسیاری از مردم فکر می کنند که آتئیسم فرزند عصر روشنگریست، بی آنکه توجه داشته باشند در میان فیلسوفان یونان و مصر باستان شک و خداناباوری وجود داشته است.
موضوع خلقت انسان، مرگ او و جهان موجود، بحثی بسیار کهن است. از همان آغاز همیشه ذهنهایی شکاک وجود داشته است. با استناد بر اسنادی که از 1450 سال پیش از میلاد در مصر کشف شده، این جملهی تابناک یگانه است: 'زندگی را دوست بدار، گور نجاتبخش تو نیست'.
'اگر قدرتی مافوق وجود دارد، پس چرا رنج و مرگ و حوادث طبیعی جان انسانها را می گیرند؟' این سئوالیست از سالهای کهن، که ذهنِ بسیاران را در پی هر حادثهای مرگآور به خود مشغول داشته است. در افکار فیلسوفان چین باستان نیز همین ذهنیت چه بسیار به چالش گرفته شده. می گویند در یونان قدیم، در 2400 سال پیش از میلاد، در جنگ بین آتن و اسپارت، آنگاه که جزیره 'ملوس' از سوی دشمن تسخیر شد، مردم دست یاری و سئوال به سوی خدایان دراز کردند، پاسخی اما دریافت نداشتند و این مایه تعجب آنان شد. و سقراط از همین تعجب شکبرانگیز سخن گفته است.
همین شک بود که سقراط را به دادگاه کشاند و مرگ او را موجب شد. 'تئودوروس'، آتئیستی که به بیخدایی مشهور بود، در 335 قبل از میلاد از یونان گریخت، از طریق دریا خود را به اسکندریه رساند و در آنجا بود که نخستین کتاب آتئیستی جهان را با عنوان 'در باره خدایان' نوشت. می گفت: 'هدف زندگی لذت بردن و دوری از غم است. آنکه عقل دارد، دنبال لذت است. نادانان غم می جویند'. ابوالعلا معیری، فیلسوفِ عربِ قرن چهارم هجری نیز جملهای مشابه دارد. او می گوید: 'آنکه عقل دارد، دین ندارد. آنکه دین دارد، عقل ندارد'.
در میان ایرانیان پورسینا و عمر خیام، بیش از دیگران با شک فلسفی به مفاهیم هستی نزدیک شدهاند. جذابیت اشعار خیام وامدار همین شک است.
طبیعیست که آتئیسم در میان مردمی که به چندخدایی اعتقاد داشتند، بیشتر و زودتر رشد کرد تا نسبت به آنانی که به خدایی واحد اعتقاد داشتند.
ایپکور، فیلسوف یونانی که 300 سال پیش از میلاد مسیح می زیست و در خارج از شهر آتن مدرسهای بنیان گذاشته بود، به شاگردان خود می گفت که ترسی از خدایان به دل راه ندهند، چون آنان علاقهای به انسانها ندارند. او از مردم می خواست تا شادی خویش پاس دارند و از زندگی لذت ببرند، زیرا پس از آن دیگر چیزی نیست.
افکار ایپکور هنوز هم جالب و خواندنیست و در جهان طرفداران زیادی دارد. توماس جفرسون، یکی از بنیانگذاران آمریکا، خود را آتئیستی ایپکوری می دانست. 'تلاش در رسیدن به خوشبختی انسانها' شعار او در تنظیم قانون اساسی آمریکا بود.
شاید جالب باشد که دانسته شود، در آکسفورد عده زیادی مسیحی ساکن هستند که خود را آتئیست می دانند، با اینهمه یکشنبهها به کلیسا می روند و به درگاه خدایی که باور ندارند، دعا می کنند. در هر 38 کالج آکسفورد کلیسایی کوچک وجود دارد که در هر یک کشیشی به خدمت مشغول است. با اینهمه شهر آکسفورد بیشترین بیدینان را در انگلستان دارد؛ یکسوم جمعیت 150 هزار نفری آن بیدین هستند.
جان استوارت میل، متفکر قرن نوزدهم، می گفت: 'جهان مبهوت خواهد شد اگر بداند که تابناکترین گوهرهایش، برجستهترین چهرههایی که عقل و فضیلت آنان شهره خاص و عام است، در قبال دین شکاکاند'. و این واقعیتیست که هر روز کسان بیشتری خدا را به آسمان می سپارند تا بر زمینی زندگی کنند که خود می سازند. با اینهمه هنوز سخن برتراند راسل ملموس است که می گوید: 'بسیاری افراد فرهیخته هستند که هیچ باوری به مسیحیت ندارند، ولی آن را مخفی نگاه می دارند؛ چون اگر برملا گردد، درآمدشان را از دست خواهند داد'.
برگزاری چنین نشستهایی حداقل اینکه تابوشکنیست. شکستن این تابو شاید برای کشورهای غربی چندان اهمیتی نداشته باشد، ولی حتا خبر آن می تواند برای ما جالب و جذاب باشد.
- By mohabatnews.com
- 1392/05/27