بوکوحرام؛ چهره بی نقاب اسلامگرایی

دختر ربایی بوکو حرام فقط نقاب از چهره واقعی اسلامیسم بعنوان یک ایدئولوژی سیاسی و ابزاری در جنگ قدرت برداشت. عملی که بنام اسلام و جهاد دینی رخ داد !

« محبت نیوز» - در باره ابعاد ضد بشری و فرا جنایی ربودن بیش از ۲۰۰ دختر جوانسال دانش آموز و تهدید به فروش آنها نمیتوان با زبان عادی توضیح داد. ولی چند نکته در این میان بسیار برجسته است و اولین آنهم اینست که این اقدام بنام اسلام و جهاد دینی رخ میدهد. دردناکی سالوسی دینی در اینجاست که اگر بجای این عمل، که حتی حیوانی نامیدنش تخفیف دادن بار آنست، در جایی از این دنیای آزاد، کاریکاتوری از یکی از مقدسین اسلامی در یک روزنامه بی نام و نشان درج میشد، یا هنر مندی با «علی یا محمد» قدری مزاح میکرد، عرش الهی و کبریای خدایی چنان بلرزه میافتد که گرد و خاک آن توفانی در بین جوامع اسلامی و رهبران آن ایجاد میکرد که آنسرش ناپیدا بود.

خواننده باید فقط برای یک لحظه پیش خود مجسم کند، که این دختران بیگناه و شاید بیخبر از سیاست، نه در قلب افریقا، و ازنژاد سیاه بلکه در میهن او رخ میداد و دختر ربوده شده هم دختر او میباشد که تهدید به فروش برای بردگی جنسی و نه جسمی هم (که دیگر وجود ندارد و خریداری هم برای برده جسمی نیست)، یعنی تهدید به فروش به روسپی خانه های (آسیایی یا آفریقایی) میشود. سالوسی و بیعاری اخلاقی رهبران دینی اسلامی در آنجا ابعاد حتی ضد دینی یا بی تفاوتی دینی خود را هم نشان میدهد که بدانیم اکثر این دختران دانش، خود مسلمان هستند که عمل ربودن آنها بنام جهاد دینی انجام میگیرد.

به نقل از تارنمای ایران سبز، بنا به گزارشهای خبری، دولت نیجریه به پیشنهاد این دختر ربایان دایر بر آزادی زندانیان تروریست اسلامگرا در برابر آزادی دختران پاسخ منفی داده است.

دولت نیجریه با ایستادگی در برابر تهدید ربایندگان، علیرغم توصیه محافل حقوق بشری کشور، مذاکره و معامله با تروریستهای اسلامگرا نپذیرفت.

پذیرفتن این پیشنهاد همان، و چراغ سبز و زمینه سازی برای تکرار این عمل، حتی در مقیاسی وسیعتر همان. باید به این جنایتکاران و سایر تروریستهای بنیاد گرادر سراسر جهان فهمانده شود که بوکوحرام با این عمل خود نه تنها گور خود بلکه گور تروریسم اسلامیستی را چنان حفر کرد که هیچ گور کن زبردست دیگری قادر به حفر چنین گوری با این عمق برای تروریسم و خشونت بنام دین نبود.

بوکو حرام موفق به کاری شد که سه دهه تلاش غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا برای ایجاد یک اجماع بین المللی علیه تروریسم اسلامییستی، ناکام و یا نیمه کام مانده بود. امروز دیگر مسئله سرکوب بکوحرام در نیجریه از یک مسئله ملی و منطقه ایی به یک مسئله بین المللی تبدیل شده است که چین محافظه کار، در این زمینه را هم، بداخل اجماع جهانی علیه تروریسم اسلامی و القاعده کشانده است.

در باره ابعاد انسانی و دراماتیک این قضیه بسیار گفته شده ولی به روی دیگر سکه و شاید مهمتر آن که پیامدهای سیاسی و بین المللی آنست چندان توجه نشده و در محاق قرار گرفته است.

سه سال و نیم پیش که ائتلاف بین المللی به رهبری ناتو و آمریکا بدرخواست مردم لیبی چتر هوایی و حفاظتی خود را روی سر مردمی که زیر آتش بار توپخانه قذافی و بمبارانهای نیروی هوایی و درمعرض حمله پیراهن شخصیهای آن قرار گرفتند، در آن رابطه نوشتم؛ که مداخله ناتو در لیبی که بدرخواست مردم در معرض تهدید آن کشور انجام میگیرد بمعنی سر آغاز دوران جدیدی در سیاست های بین المللی است. بلا فاصله پس از سرنگونی قذافی، دیوید کامرون و سرکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه برای دیدار و تبریک به مردم لیبی، از آن کشور بازدید کردند که با استقبال هیجان آمیز مردم ( مردم قبلاً ضد امپریالیست ) آنجا روبرو شدند و این پیش بینی آنروز، امروز بیش از هر روز دیگر صحت خود را نمایان میسازد.

قریب یکسال پیش نیروهای فرانسه برای کمک به دولت مالی علیه تروریستهای القاعده مغرب اسلامی، وارد آن مستعمره سابق فرانسه شدند، وبازگشت نیروهای این متروپل سابق، به کشورمالی محدود نشد آنها به نیجر، چاد و کنگوی استوایی و افریقای مرکزی نیز بازگشتند. دولتهای آمریکا، انگلیس و ایتالیا در میان هرج و مرجی حاکم بر لیبی سرگرم سازمان دادن ارتش ملی و پلیس آنجا هستند. در سومالی نیز؛ اتیوپی، کنیا و اوگاندا به پشتیبانی آمریکا به سرکوب الشباب( القاعده سومالی) مشغولند. در درگریهای جنوب سودان نیز آمریکا نقش فعال میانجی گرانه دارد و.. .

بنا به گزارش فرانس پرس در جمعه گذشته؛ کارشناسان آمریکایی و انگلیسی برای کمک به تعقیب ربایندگان بیش از ۲۰۰ دانش آموز ربوده شده و یافتن آنها وارد نیجریه شدند.

سفارت آمریکا در ابیوجا پایتخت نیجریه در ۹ می، جمعه گذشته اطلاع داد که یک تیم از متخصصین ضد تروریست و نظامی آمریکایی، بدون اینکه توضیح بیشتری در مورد ترکیب آنها بدهد، وارد نیجریه شدند.

مقامات آمریکایی قبلن اعلام کرده بودند که واشنگتن برای کمک به جستجوی دختران ربوده شده در شهر شمالی چیبوک توسط بوکو حرام، نفرات نظامی و کارشناسانی از دایره قضایی و اف بی آی را به نیجریه اعزام خواهد کرد.

بنا به اطلاعیه وزارت خارجه بریتانیا، کارشناسان انگلیسی از افراد وزارت دفاع روز جمعه وارد پایتخت نیجریه شده اند.

فرانسه و چین نیز آمادگی خود را برای کمکهای اطلاعاتی ماهواره ایی برای یافتن ربوده شدگان اعلام کرده اند.

واکنش نیجریه در آغاز به این عمل آدم ربایی و استفاده از نیروی نظامی برای آزاد سازی ربوده شدگان بسیار کند بود که مورد انتقاد زیاد واقع گردید. در آغاز، رهبری این کشور مایل به پذیرش نیروهای غربی برای آزاد سازی این دختران در خاک خود نبود.

بازگشت دول غربی در هیئت نیروهای نظم و امنیت آفرین به این قاره آشوب زده را بهیچ وجه نباید تکرار اعزام کشتی های توپدار عصر فتوحات مستعمراتی به این قاره تلقی کرد. بازگشت دول متروپل سابق به مستعمرات سابقشان را در این دوران که دنیا بسوی جهانی شدن میرود؛ دورانی که در آن نه تنها نیروی کار و سرمایه، بلکه مفهوم امنیت و آزادی هم برای آحاد انسانی دیگر ابعادی جهانی یافته است را باید بمعنای کمک به سر و سامان دادنِ یک نظام کارساز سیاسی و امنیتی در کشورهای آشفته شده این قاره القاعده و دیکتاتورزده تلقی کرد.

بدون مداخله غرب در این منطقه تصور نظام یابی مدرن این جوامع همانقدر دور از عقل است که توانائی این کشورها به رسیدن به سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی به پای غرب و دیگر مناطق پیشرفته دنیا در قرن معاصر یا قرون آینده.

روند کنونی جنگهای دینی و قومی و قیبیله ای در این قاره، برخلاف جنگهای پایان قرون وسطی نه در مسیر متحد کردن خرده قدرتهای قبیله ایی در غالب ملت /دولتهای بزرگتر بلکه در جهت پاره کردن و از هم گسیختگی همان بافتهای نیمبندی است که میرفت این جوامع قبیله ایی را به دولت/ملتهای مدرن تبدیل کند.

تروریسم القاعده فقط به متلاشی کردن تمام بافتهای اجتماعی این جوامع کمک میکند که در صورت تدام خود میتواند چنان این جوامع را از هیئت نظام مند اجتماعی کنونی اشان عاری سازد که حتی تشخیص آنها به صورت گله های انسانی هم بعداً دشوار خواهد بود.

علاوه بر بلیه تروریسم و القاعده، دیکتاتورها و سلطانک های جنگ سالار این قاره؛ دیکتاتوری خود را نه درخدمت توسعه اقتصادی (مانند کره جنوبی، برزیل سابق و ایران دوران شاه و.. ) بلکه در جهت ویران سازی همان اندازه از سامان سیاسی و اقتصادی که طی سدها یا هزاران سال در این جوامع از درون ساختار قبیله ایی شکل گرفته بوده است، برای منافع گروهی و تیمی خود بکار میگیرند.

در این کشورها دیگر بحث نه از دیکتاتوری بلکه از دگر دیسی و دفرماسیون ساختار و پی بنای اجتماعی تا سرحد از هم پاشیدگی کامل آنها در میان است. که البته من دیکتاتوریهایی مانند سوریه، زیمبابو، ایران و حتی روسیه را هم با ویژگیهای خاص خود در همین راستا قرار میدهم که شاخص ترین ویژگی آنها، قدرت و مهارتشان در کنترول و سرکوب نرم و سخت مخالفان و منتقدان سیاسی خویش و نا آرامی اجتماعی علیه رژیم خود است بدون اینکه خود بتوانند مسائل حاد و انهدام آمیز اقتصادی ـ اجتماعی کشورهای تحت حاکمیت خود را حل کنند.

این دولتها تمام توان خود را صرف سرکوب آن نیروهای سیاسی بالقوه ایی میکنند که میتوانند گشاینده انسداد سیاسی و حتی تاریخی ایجاد شده باشند و این سرکوبگری، بمعنی میدان دادن به رشد غده سرطانی فسادِ منتهی به اضمهلال و واگرایی اجتماعی است.

آخرین و مهمترین فراز در این بازگشت دول مستعمراتی سابق و آمریکا به قاره سیاه، که پارادوکسال، القاعده بزرگترین زمینه ساز آن می باشد، شرکت اسرائیل با نیروهای عملیاتی ضد تروریست خود در این فعالیت بین المللی شده، برای آزادی دختران ربوده شده است.

جالبست بدانیم که در قاره سیاه نیجریه در زمره کشورهایی ضد غربی و ضد اسرائیلی محسوب میشد و میشود و تا قبل از فروپاشی کمونیسم این کشور بهترین رابطه را با اتحاد شوروی داشت و ارتش آن تمامن با سلاحهای روسی مجهز شده بود.

نشریه اینترناشنال بیزینس تایمز گزارش میدهد که اسرائیل با اعزام یک تیم عملیاتی ضد تروریست به منظور کمک به یافتن این دختران به دیگران پیوست. هدف این تیم عملیاتی، بیشتر از کمک به نجات دختران، مبارزه علیه بوکو حرام گزارش شده است. نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو در همین رابطه به رئیس جمهور نیجریه گودلاک جاناتانیس گفت که کشورش بدنبال مذاکرات انجام شده بین مقامات دو کشور، برای تعقیب و یافتن رد پای دختران به نیجریه خواهند آمد.

این تیم کارشناسی ضد تروریستی اسرائیلی، با تیمهای آمریکایی، انگلیسی، کانادایی، چینی و فرانسوی که داوطلب کمک به نیجریه در مبارزه علیه بوکو حرام شده اند همکاری خواهد کرد. مشاور رئیس جمهور نیجریه روبن اباتی در این رابطه طی اطلاعیه ایی گفت:' رئیس جمهور به سخنان نتانیاهو در مورد عملیاتی که هم اکنون باید از طرف نیروهای مسلح نیجریه و نهاد های امنیتی برای رهانیدن دختران انجام گیرد گوش داده و یاد آور شد که ؛ نیجریه بخاطر پیوستن کارشناسان ضد تروریست اسرائیلی که معروفیت جهانی در این زمینه دارند خوشحال است.' ... ' آقای نتانیاهو ضمن محکوم کردن این آدم ربایی گروهی گفت که متخصصین کشورش بزودی وارد نیجریه خواهند شد تا به تیمهای آمریکایی و انگلیسی که هم اکنون در صحنه هستند کمک کند.

برای قضاوت روی مسئله از زاویه دیگر و قدری وسیعتر، میتوان گفت: شاید سخن از غیرت انسانی در این قاره ستم دیده جایی ویژه در فرهنگ مردمانش نداشته باشد زیرا حد اقل به این خاطر که این نوع غیرت، درمعنای عام و مدرن خود محصول دوران سرمایه داری مدرن است و نه فرماسیونهای پیش سرمایه داری که در این کشورها حاکم است. ولی دختر ربایی وسیع در نیجریه، غیرت اسلامی و شرف ناموسی ملل مسلمان این قاره و مسلمانان سایر بخشهای دنیا را چنان برانگیخت که آنها نیز با اشتیاق و عجله حساسیت نشان داده و به موج اعتراضی و پیکار ایجاد شده در جوامع پیشرفته علیه این عمل تروریستی پیوستند. واکنشی که موجب برخاستن موج پر قدرت واحدی از احساسات ضد تروریستی در سراسر جهان گردید و سبب شد تا اجماع ضد تروریستی کنونی شکل گیرد.

این اجماع جهانی آن بستریست که تفاوتها و خصومت های فرعی و یا بی پایه دیگر، در روابط بین المللی و نگاه غیر دوستانه ملل مختلف بهم را بیش از پیش به محاق و یا حاشیه خواهد فرستاد و زمینه همگرایی جهانی را روی امر صلح و دموکراسی بیشتر فراهم میسازد. در صدر این خصومتهای عفونی ماندگار از گذشته؛ آمریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی قرار دارد که جای خود را به تروریسم و خشونت ستیزی خواهد داد که گام بزرگی در مسیر گسترش حقوق انسانی و بسط دموکراسی در جهان است.

با تعمیم تروریسم و خشونت ستیزی؛ اگر در نظر بگیریم که هرچند این دخترربایی گروهی، بخاطر درهم آمیزی برافروختگی غیرت اسلامی و ناموسی، و بخاطر معصومیت دانش آموزی ربوده شدگان، چنین واکنشی را درجهان ایجاد کرد، نباید حتی برای لحظه ایی فراموش کنیم که کاری که رژیم اسد بکمک ایران و حزب الله لبنان و پشتبانی فعال روسیه در سوریه: با استفاده از بمب شیمایی و انداختن بشکه های احتراقی بر سر مردم بی دفاع و غیر نظامی، با بمباران مناطق آزاد شده، با آتشباری توپخانه ایی مناطقی که هدفگیری دقیق و تمیز نظامی از غیر نظامی در آنجا غیر ممکن یا دشوار است، با کوبیدن خانه های مردم بر سرشان، از کودکان خردسال تا پیران زمینگیر، با کشتار زنان حامله تا علیلان و بیماران میکند، بهیچوجه از کاری که بوکوحرام در نیجریه کرد و القاعده در سایر مناطق میکند، نه تنها سنگین باریِ جنایی کمتری ندارد بلکه کارنامه ی کشتار ۱۵۰٫۰۰۰ نفری آن، ظرف سه سال سرکوب، ابعاد خشن و بهیمی آنرا بیشتر نشان میدهد.

دختر ربایی بوکو حرام فقط نقاب از چهره واقعی اسلامیسم بعنوان یک ایدئولوژی سیاسی و ابزاری در جنگ قدرت برداشت وگرنه، حتی برای لحظه ایی نیز نباید فراموش کرد که؛ اگر در ایران اسلامی پس از ۳۵ سال اعمال خشونت مداوم حکومتی، که به استریل شدن سیاسی نسبی جامعه و روانمرگی مردم انجامیده است، اسلامیسم چهره قابل تحمل تری دارد، به این معنا نیست که اسلامگر ایی ایرانی با اسلامگرایی بوکوحرامی نیچریه تفاوتی ماهوی دارند. بکوحرام نیجریه و بکوحلال حکومت اسلامی و نظام ولایی از بنیاد واحدی برخاسته اند و آبشخور تاریخی و گفتمانی آنها نیز یکیست.

تردید نباید داشت که اگر لازم افتد بوکوحلال حاکم بر ایران اگر از بکوحرام نیجریه با مردم بد تر نکند هرگز بهتر رفتار نخواهد کرد.

در این پیکار جهانی راه افتاده با تروریسم؛ ایران، سوریه، حزب الله لبنان، و رژیم کره شمالی مستقیم و غیر مستقیم در جبهه تروریسم جهانی قرار دارند و این جبهه؛ جبهه بازنده تاریخی در دوران ماست./

• By mohabatnews.com
• 1393/02/25